یک قدم به جلو
سلام عشق مامانی خوبی عزیزم عمرو زندگی مامانی دارم یه قدم بهت نزدیک میشم عزیزم امروز دقیقا یک ماه از سه
ماهی که دکتر گفته گذشته و فقط دو ماه دیگه مونده تا این انتظار به سر برسه چیگر طلای مامانی هر چند این انتظار داره
مامانی رو داغون میکنه و هر روزو شبم شده شمردن تاریخ و روزها تا تموم بشن و بتونم تو رو داشته باشم مامانی
ببخشید که دیر به دیر میام برات مینویسم چون مامانی نمیخواد توروهم ناراحت کنه نمیخوام از غم و غصه نبودنت برات
چیزی بگم نمیخوام از استرس و اضطرابم برات چیزی بگم نمیخوام گلم نمیخوام ناراحت بشی دوست دارم هستی مامان
دوست دارم زودی بیا تا بشی تموم دنیام چون اگه تو باشی خوشبخترینم عزیزم .حالا باید این دو ماه باقی مونده رو هم
بشمارم .تمام روزاو شباشو تا تموم بشن تا قدم به قدم بهت نزدیکتر بشم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی