بهاره جون مابهاره جون ما، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره
زندگی عاشقانه مازندگی عاشقانه ما، تا این لحظه: 17 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

مامان و بابای منتظر نی نی

جشن دندونی گل دخترم ۱۳/۶/۱۳۹۴

1394/6/15 14:42
نویسنده : مامان نی نی
1,090 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزدل مادر یکی از دندونات بالاخره رشد کردواومد بالا و ما تصمیم گرفتیم تا اولین رویش مرواریدتو جشن بگیرم که با یاری خدا جمعه یعنی دوروز پیش جشن دندونی شما به خوبی وخوشی برگزارشد فدای گل دخترم بشم کلی استرس داشتم و هیجان که همه چی عالی باشه که خداروشکر راضیم همه چی خوب بود اش دندوتیت که بی نظیرشده بود البته اینو‌من نگفتم‌ همه مهمونا گفتم چون من برای اش خیلی استرس داشتم و تا حالام درست نکرده بودم مامانی گفت بزار من بیام درست کنم اش رو که من قبول نکردم گفتم دوست دارم اش دندونی دخترمو خودمو درست کنم ارزوم بود وسالهل منتظر بودم تا همچین روزی برسه من اش دخملیمو درست کنم .و تم جشن دندونیت رنگ صورتی وسرخابی بود که من خیلی دوست دارم این رنگو کیکتم شکل یه دندون ناناز بود و گیفتایی که دادیم به مهمونا کوکی دندونی بود به شکل دندون و مسواک که عاشقشونم و برای خودمونم سفارش دادم که نگه داشتم یادگاری بمونه و پاستیل دندون که با یه متن به شکل دندون دادیم به مهمونای عزیرمون والبته بماند که دوتا از عموهات بی معرفتی کردن و جشنت نیومدن و ما خیلی ناراحت شدیم ولی اشکالی نداره فدای سرت عزیزم فقط گفتم تا یادت بمونه چون بهشون گفتم حتما حتما تو خاطراتت دخملیم یادداشت میکنم که نیومدید جشن دندونیش تا یادش بمونه به خاطر اون بذات نوشتم فقط فقط

بگذریم گل دخملیمو عشق است شمام یه لباس گل گلی صورتی و کفشای سرخابی پوشیدی بابایی هم پیراهن صورتی و من هم پیراهن صورتی پوشیدم تا با هم ست بشیم والبته با تمتم ست بشیم دیگه فقط نمیدونم چرا شما چندتا عکس انداختیم بعدش شروع کردی به گریه کردن ونزاشتی زیاد ازت عکس بگیرم تو بیشترام عکسام یا دارب گریه میکنی یا قیافه گرفتی عروسکم فکر کنم خوابت میومد با اینکه من کلی خوابوندمت تا بیدار شدی سرحال باشی برای جشن ولی شما زود خسته شدی و بی تابی کردی ولی اشکالی نداره ایشاله کل مرواریداتو به خوشی دونه دونشونو دربیاری و ازشون خوب مواظبت کنی فدای گل دخملیم بشم الهی ....

از همین جا از بابا جونی کلی تشکر میکنیم که برای گل دختری این جشنو بدون کم و کاستی گرفتن و براش سنگ تموم گذاشتن و اون روز کلی بدو بدو کردن تا به بهترین شکل جشن دخترمون برگزار بشه ممنون بابا جونی ...

راستی یادم رفت بگم کلی برات کلیپ درست کردم که از اول تا اخر جشن گذاشته بودیم و همه میدیدن  و خیلی خوششون اومده بود کلی وقت گذاشتم تا برات درست کردم البته با کمک بابا جونی هر جا گیر میکردم سریع میرفتم سراغ بابایی تا بیاد درستش کنه ...

ایشاله عکسای جشنم در اولین فرصت برات میزارم الان با گوشی اومدم نمیشه ....

پسندها (1)

نظرات (0)